سرخط خبرها

گفت‌وگو با جواد خواجوی، بازیگر سریال «نوروز رنگی» | جواد خواجوی اینستاگرام یا تلویزیون؟

  • کد خبر: ۶۱۴۵۴
  • ۰۲ فروردين ۱۴۰۰ - ۰۹:۴۸
  • ۱
گفت‌وگو با جواد خواجوی، بازیگر سریال «نوروز رنگی» | جواد خواجوی اینستاگرام یا تلویزیون؟
جواد خواجوی ۳ سال پیش با یک صفحه اینستاگرامی شناخته شد و با صداگذاری به لهجه مشهدی خیلی زود به یک چهره اینستاگرامی بدل شد. حالا این بازیگر تلویزیون و تئاتر و چهره مطرح اینستاگرام در نوروز ۱۴۰۰ با بازی در سریال «نوروز رنگی» به‌کارگردانی علی مسعودی و در نقش «جواد»، بار دیگر با لهجه مشهدی به خانه‌های مردم آمده است.

قاسمی | شهرآرانیوز - جواد خواجوی ۳ سال پیش با یک صفحه اینستاگرامی شناخته شد و با صداگذاری به لهجه مشهدی خیلی زود به یک چهره اینستاگرامی بدل شد. او با اینکه از حدود ۱۴ سال پیش در مسیر بازیگری قدم گذاشته است و در تئاتر به‌صورت جدی فعالیت می‌کند، پس از مطرح‌شدن در فضای مجازی به تلویزیون هم دعوت شد. او به شکل رضایت‌بخشی توانست از پس نقش «شهرام» در سریال «محرمانه» به‌کارگردانی مسلم تهرانی بر آید و در سریال «سرباز» به‌کارگردانی هادی مقدم‌دوست هم نقش «غلامرضا» را به‌شکلی باورپذیر بازی کند. در کنار این‌ها، ساخت آیتم‌هایی در برنامه خندوانه، جواد خواجوی را بیشتر به مردم شناساند.

 

حالا این بازیگر تلویزیون و تئاتر و چهره مطرح اینستاگرام در نوروز ۱۴۰۰ با بازی در سریال «نوروز رنگی» به‌کارگردانی علی مسعودی و در نقش «جواد»، پسر خانواده حاج‌صادق، بار دیگر با لهجه مشهدی به خانه‌های مردم آمده است. سریالی که با تکیه بر فرهنگ و سنت‌های دهه ۶۰ و لهجه مشهدی ساخته شده است و داستانش با ورود یک تلویزیون رنگی به یک محله در آن زمان شکل می‌گیرد. تلویزیونی که به‌نظر خواجوی «هنوز قدرتمند‌ترین رسانه است و اگر برنامه‌های جذابی داشته باشد، مخاطبان بسیار زیادی خواهد داشت.»

بازی در این سریال می‌تواند ۲ نتیجه متفاوت را برای خواجوی به همراه آورد؛ یا او را محبوب‌تر کند یا مخاطب او را پس بزند و حتی بر شهرت او در فضای مجازی سایه اندازد. در گفت‌وگوی پیش‌رو سعی می‌کنیم درباره تجربه و نقش این بازیگر در سریال «نوروز رنگی» گپ بزنیم و درباره مسیر بازیگری و فضای مجازی‌اش بیشتر بدانیم.

 

نظر مخاطبان درباره سریال «نوروز رنگی» چیست؟


پرمخاطب‌ترین سریال‌های نوروزی در سال‌های گذشته سریال‌هایی چون «پایتخت» بودند که با تکیه بر عناصر بومی از جمله «لهجه» ساخته شده بودند و مسیری به‌نسبت طولانی را دراین‌زمینه طی کردند و مخاطبان زیادی هم به دست آوردند. به‌عنوان بازیگر فکر می‌کنید در چنین وضعی «نوروز رنگی» با تکیه بر لهجه مشهدی قرار است اتفاق تازه‌ای در تلویزیون رقم بزند؟


لهجه مشهدی از مهم‌ترین ویژگی‌های سریال «نوروز رنگی» است و برای مخاطب تازه خواهد بود. خود من تا امروز به لهجه مشهدی خیلی خوب چه در سینما و چه در سریال‌ها برنخوردم و لهجه مشهدی خوب اجرا نشده است. حالا یکی‌دو نمونه خوب هم بوده است اما تابه‌حال در فیلمی ندیدم لهجه مشهدی خوب اجرا شده باشد. نتوانستند مشهدی را اصیل صحبت کنند و همیشه خرابش کردند. «نوروز رنگی» لهجه درستی دارد و می‌تواند اتفاق تازه‌ای برای مخاطب تلویزیون باشد. ضمن اینکه به‌نظر من این سریال فیلم‌نامه درستی هم دارد. اصلا لهجه و فیلم‌نامه نقاط قوت این کار هستند.


این ویژگی‌ها تا حد زیادی برای مخاطب مشهدی جذاب خواهد بود. فکر می‌کنید مخاطب ملی هم از این کار راضی است؟


اتفاقاتی که در این سریال می‌افتد، در کل ایران می‌افتد. داستان فرهنگ بومی ماست که حالا با این لهجه بیان می‌شود. مثل صفحه خود من که موضوعات را با لهجه مشهدی بیان می‌کنم. همه رابطه آن دختر و مادر را در صفحه اینستاگرامم می‌فهمند و می‌دانند چه می‌گویند، فقط با لهجه مشهدی، چون هر کاری که می‌کنیم، دیگران هم در بقیه شهرها می‌کنند و یکی با این کلمه و یکی با کلمه و اصطلاحی دیگر آن را می‌شناسد. درباره این سریال می‌توانم بگویم مردم آن را دوست خواهند داشت. ضمن اینکه ما در این سریال فقط مشهدی نداریم، زائر هم داریم که با لهجه زیبای کردی، شیرازی و حتی تهرانی صحبت می‌کنند. مثلا خانم اسکویی که نقش مادر من را دارند، تهرانی است و اسمش هم خانم تهرانی است.


حضور جواد خواجوی با سابقه اداره صفحه‌ای که برای اولین‌بار شکل مناسبی از لهجه مشهدی را به مخاطب معرفی کرد، در این سریال از همان ابتدا ممکن است این فرضیه را در ذهن مخاطب ایجاد کند که این سریال نمونه گسترش‌یافته صفحه مجازی جواد خواجوی است. شما این فرضیه را قبول می‌کنید؟


اینکه یک سریال با لهجه مشهدی در رسانه ملی ساخته شود، پشتوانه‌هایی می‌خواهد که یکی از آن‌ها می‌تواند صفحه من باشد. من ادعایی ندارم اما مردم در این دوسه سال تا حدی با لهجه و اخلاق مشهدی آشنا شده‌‌اند و هم‌ذات‌پنداری کرده‌اند. من نگاهی را که به مشهدی‌ها و لهجه مشهدی وجود داشت، دوست نداشتم. الان بازخوردهای خیلی خوبی از صفحه‌ام می‌گیرم، مثلا خانمی که عضو تیم‌ملی کاراته است و می‌گوید همیشه در اردوها، مشهدی‌بودنش را پنهان می‌کرده است، حالا وقتی اردو می‌رود مشهدی حرف می‌زند و بقیه می‌گویند «تو فقط حرف بزن». چنین چیزهایی مرا خوش‌حال می‌کند. به شهرهای دیگر که می‎‌روم گاهی یک نفر می‌آید و با لهجه مشهدی با من حرف می‌زند و من لذت می‌برم از اینکه لهجه مشهدی دیگر حالت تمسخرآمیز ندارد.

به‌نظر من همین که ما لهجه‌مان را از دیگران پنهان کنیم، باعث ضعیف‌شدن روابطمان می‌شود و خیلی بد است نتوانیم حرف بزنیم و خیلی قشنگ است که همان‌طور که هستیم با دیگران حرف بزنیم. حالا لهجه در این سریال ممکن است به شکل گسترده‌تری در آمده باشد و امیدوارم مردم دوست داشته باشند. البته نمی‌گویم دلیلش من هستم اما در به وجود آمدنش تأثیر داشتم، زیرا دوست داشتم کاری انجام دهم که درست باشد و روی آن تسلط داشته باشم. تمام حساسیتم هم این بود که این لهجه درست ادا شود، چون خودمان اشتباهاتش را زیاد دیده‌ایم.


این تسلط‌داشتن به‌معنای این است که بازیگری در این حوزه برای شما چالشی در بر ندارد؟


اتفاقا من در بازیگری دنبال چالش‌های مختلفی هستم. نقش بعدی که برای آن قرارداد بستم، نقش یک فرد شمالی است. اصلا دنبال این نیستم که همیشه مشهدی صحبت کنم.


یعنی تمایل ندارید نقش‌های بیشتری به لهجه مشهدی بازی کنید؟


اصلا این آخرین کاری است که مشهدی صحبت کردم، مگر اینکه این سریال فصل‌های دیگری هم داشته باشد و قرار باشد این شخصیت را بازی کنم. در غیر این صورت مسیر بازیگری من جدا از مسیر فضای مجازی من است و قرار نیست همیشه در لهجه مشهدی بمانم.


در این صورت ممکن است بخش مهمی از مخاطبان فضای مجازی خود را از دست بدهید.

همان‌طور که گفتم، مسیر این ۲ برای من جداست. فضای مجازی برای من یک شوخی و اوقات فراغت است. زمان زیادی از من نمی‌گیرد. با اینکه برای آن برنامه‌ریزی کرده‌ام و دقت می‌کنم چه محتوایی بگذارم، این کاملا یک اتفاق روزمره برای من است.

مسیر بازیگری من، اما همان مسیری است که از ۱۵ سال پیش آن را انتخاب کردم و در آن حرکت و برایش مطالعه می‌کنم. اصلا اتفاقی که در صفحه مجازی من هم افتاده به‌دلیل همین پیشینه‌ای است که در مسیر بازیگری‌ام دارم و برای آن مطالعه کرده‌ام. وگرنه من نه دوبلورم نه صداپیشگی بلد بودم. اما در اینجا سعی می‌کنم بیشتر یک پرفورمنس اجرا کنم تا اینکه دوبله اجرا کنم. شخصیتی که وجوه مختلف داشته باشد و آدم‌ها از زاویه‌های مختلف به آن نگاه کنند و خودشان را در آن ببینند و بتواند در ذهن مخاطب خط بیندازد. اینکه بیایی و بروی و هیچ کاری با ذهن مخاطب نکنی فایده‌ای ندارد؛ بنابراین باید منتظر بمانم و ببینم مخاطبان من در تلویزیون چه نظری درباره بازیگری من دارند.
 

این به‌معنای آن است که در بازیگری مسیر سختی در پیش خواهید داشت و ممکن است از این دنبال‌کننده‌ها خبری نباشد؟

باید ببینیم چه می‌شود و مردم چه می‌خواهند. الان نمی‌توانم چنین چیزی را پیش‌بینی کنم، اما قبل از کرونا که تئاتری اجرا کردم، بازخورد‌های خوبی ار مردم گرفته بودم. هنرمندان زیادی آمدند و کار را دیدند، اما سرانجام صحنه با کسی شوخی ندارد. شما اگر ۱۰۰ دنبال‌کننده هم داشته باشید، صحنه با شما شوخی ندارد. باید برویم و ببینیم چه می‌شود. به‌هرحال من هم به‌شکلی که در صفحه مجازی‌ام برخورد می‌کنم با بازیگری برخورد نمی‌کنم. به‌عنوان کسی که ۳ میلیون دنبال‌کننده دارد، نمی‌روم قرارداد بازیگری ببندم. اصلا من برای صفحه مجازی‌ام یک نفر را به‌عنوان روابط عمومی گذاشته‌ام و خودم تماس‌هایم را پاسخ نمی‌دهم، اما در بازیگری هیچ‌وقت این فرد را نمی‌فرستم. چون خودم هنوز آن‌قدر تجربه ندارم که یک نفر دیگر را بفرستم برود کارهایم را انجام دهد یا اینکه برایم قرارداد‌های عجیب‌وغریب ببندد. حتی قرارداد‌هایی که برای بازیگری بسته‌ام مبلغ خیلی کمی داشتند.

 

برای من این اتفاق در بازیگری مهم است، وگرنه شاید درآمد قراردادی که برای یک پروژه بازیگری بستم، به اندازه ۲ روز اداره صفحه مجازی‌ام باشد. چون این بازیگری برایم ارزشمند است و در آن دنبال پول نبودم. حتی در صفحه مجازی‌ام هم با اینکه می‌توانم روزی ۱۰ تا ۱۵ تبلیغ بگیرم، این کار را نمی‌کنم. مخاطب صفحه مجازی‌ام برایم مهم است. کسانی که از داخل و خارج ایران مرا دنبال می‌کنند، برایم عزیزند. هنرمندانی که به من لطف دارند و آن‌هایی که یک عمر عاشقشان بودم، حالا می‌آیند و در صفحه مجازی مرا لایک می‌کنند و کامنت می‌گذارند هم برایم مهم‌اند و هیچ‌گاه دوست ندارم از دستشان بدهم.


بعد ۱۴ سال بازیگری در تئاتر، الان به آن نقطه‌ای که می‌خواستید رسیده‌اید؟

شاید در نقطه‌ای باشم که دیگران بگویند «تو آدم موفقی هستی»، اما من هنوز احساس موفقیت نمی‌کنم. هنوز خیلی راه دارم که بروم. اما بیشتر از اینکه به‌دنبال به‌دست‌آوردن نقش به هر طریقی باشم، دوست دارم تأثیرگذار باشم. سعی می‌کنم در همان مسیری که قرار می‌گیرم کارم را درست انجام دهم. تا اینجای راه تلاشم را کرده‌ام، اگرچه خیلی جاها هم کم گذاشته‌ام.


در مدتی که مشغول پروژه «نوروز رنگی» بودید، پیشنهاد جدیدی داشتید؟

در این مدت تقریبا هر روز پیشنهادهایی داشتم، اما فعلا برای یک سریال نمایش خانگی قرارداد بسته‌ام. از زمانی که در این سریال حضور دارم، روزی سه‌چهار پیشنهاد داشتم، ولی من دوست ندارم آدم پرکاری باشم. ترجیح می‌دهم کم کار کنم، اما درست.

 

گفت‌وگو با جواد خواجوی، بازیگر سریال «نوروز رنگی» | جواد خواجوی اینستاگرام یا تلویزیون؟


در نقطه‌ای که قرار دارید، با جوان‌هایی روبه‌رو هستید که فرصت قدم‌گذاشتن در مسیر فعالیت فضای مجازی را دارند. درباره «جعفر»هایی که ظرفیت تبدیل‌شدن به چهره اینستاگرامی را دارند و چه‌بسا از آن‌ها انتظار برود «جواد خواجوی»های دیگری شوند چه نظری دارید؟

 

تلاشم این بوده است که چنین اتفاقی نیفتد. حمید شجری یا جعفر خودش بازیگر تئاتر است، ۱۸ سال دارد و در مدرسه‌ای که خودم درس می‌دهم، درس سینما می‌خواند. درست است که مطرح‌شدنش از صفحه من شروع شد. در پست‌هایی که برای معرفی عوامل کار گذاشتم، تلاش کردم یک شخصیت خوب و دوست‌داشتنی از او نشان بدهم. اما خودم هیچ‌وقت صفحه حمید را تگ نکردم، چون می‌دانستم اتفاقات هیجانی می‌افتد، مردم می‌ریزند در صفحه طرف و به‌این‌ترتیب وزنه‌ای به طرف می‌چسبد که نمی‌گذارد آدم پرواز کند. به‌نظر من الان وقت این نیست که بنشیند در فضای مجازی کار کند. باید حواسش به فیلم باشد، به بازیگری باشد، چون آینده خوبی دارد. من هم به‌شخصه تلاش کردم که به چهره اینستاگرامی تبدیل نشود. رخ‌دادن این اتفاق سخت نیست، کافی است در یک پست صفحه‌اش تگ شود تا ۱۰۰k، ۲۰۰k دنبال‌کننده به دست آورد. اما آدم اگر با دانایی در این راه نباشد، از مسیر خارج می‌شود. سعی می‌کنم به‌عنوان برادر بزرگ‌تر حواسم به حمید باشد و کمکش کنم که در فضای مجازی درگیر هیجان نشود. چون در این فضا آدم گول می‌خورد.


خودتان هم در این فضا آسیب دیده‌اید؟


بله. خود من با آن مواجه بودم. آدم‌ها یک‌جاهایی به من محبت می‌کنند و عشق می‌دهند، یک‌‌جاهایی همان‌ها گله می‌کنند و عشق نمی‌دهند. آدم باید روی خودش کار کند و به لایک‌ها و کامنت‌ها دل نبندد. هر کسی ممکن است به آدم بگوید دوستت دارم و تو فکر کنی خوبی و بمانی، درحالی‌که روزی همه آن‌ها می‌توانند منفی باشند. زندگی هنری آدم اصلا به صفحه اینستاگرام و این‌ها وابسته نیست، آدم‌ها باید روی صحنه تئاتر و تلویزیون و سینما دیده شوند.


به‌نظر شما بازیگران جوانی که به این سریال معرفی شده‌اند، می‌توانند چهره‌های آینده بازیگری ما باشند؟

به‌نظرم بازیگرانی که در این سریال حضور دارند، آینده خوبی خواهند داشت. من می‌گویم ما از یک زمانی به بعد دیگر بازیگر نداشتیم. شما اگر بخواهید بین بازیگران ۱۸ تا ۳۰ ساله بازیگر خوب انتخاب کنید، شاید به تعداد انگشت‌های یک دست هم نرسد. نسلی آمدند که بازیگران خوبی بودند و الان در سن ۴۰ یا ۵۰ سالگی هستند. بازیگرانی، چون حامد بهداد، محمدرضا فروتن و... نسلی هستند که هنوز کسی جانشین آن‌ها نشده است. الان هنوز بازیگران ۴۰ ساله‌ای هستند که نقش ۲۰ ساله‌ها را بازی می‌کنند. به‌نظر من نیاز است کمی استعدادیابی شود و به جوان‌ها میدان داده شود. خداراشکر در سریال «نوروز رنگی» آدم‌های جدید آمدند که برخی‌هایشان دوستان من هستند و توانستند مرا سرافراز کنند. این‌ها می‌توانند بازیگران خوب آینده سینما و تلویزیون باشند.


باتوجه‌به رفاقتی که با علی مسعودی و فضای کاری او دارید، کارکردن با این کارگردان تجربه متفاوتی برایتان در بر داشت؟

جدا از بازیگری، این کار تکه‌ای از وجود من است. ما در این پروژه کاملا رفاقتی کار کردیم. خود من هر کاری از دستم برآمده است انجام دادم. هنوز درگیر کار هستم و بخشی از کار رسانه را هم ناخودآگاه انجام می‌دهم. علی مسعودی از هر ایده و پیشنهادی که داشتم، درگوشی یا در جمع، با روی باز استقبال می‌کرد. ما در این پروژه یک مشت رفیق بودیم دور هم.


از وضعیت کار در دوران کرونا بگویید. شما هم جزو کسانی بودید که سر این کار به کرونا مبتلا شدید؟

کارکردن در وضعیت کرونا بسیار سخت بود. من به‌دلیل داشتن حیوانات خانگی، در مشهد خانه اجاره کردم. خانه پدر و مادرم هم بود، اما در ۶ ماهی که اینجا بودم، فقط ۲ بار به دیدن‍‌شان رفتم. هر ۲ بار هم آزمایش کرونا دادم و بعد رفتم. خیلی نگران بودیم، چون در جا‌های شلوغ کار می‌کردیم. بیشتر بچه‌ها به کرونا مبتلا شدند و همین سبب شد کار ۱۵ روز تعطیل شود. بچه‌ها را خیلی اذیت نکرد و حالشان وخیم نشد، اما به‌هرحال وضعیت سختی بود. واقعا سر فیلم‌برداری برخی چیز‌ها را نمی‌شود رعایت کرد. ساده‌ترینش این است که وقتی گریم می‌شویم، دیگر نمی‌توانیم ماسک بزنیم و این کل شیوه‌نامه‌های بهداشتی را نقض می‌کند.


به‌نظر من بازیگری و فیلم‌سازی هم این روزها خط مقدم کروناست. بازیگران و دیگر عوامل جانشان را گذاشته‌اند کف دستشان و کار می‌کنند. البته هیچ‌وقت مقایسه‌شدنی با تلاش کار کارکنان درمان نیست، اما این هم واقعا خدمتی است به مردم تا لحظاتی دلشان شاد شود. ما صحنه‌هایی داشتیم که در جاهای شلوغ گرفته می‌شد. استرس نداشتن ماسک در کنار اینکه باید حواسمان به بازی‌مان باشد، وضعیت عجیبی به وجود آورده بود.


الان که کار تمام شده است و کمی از کار فاصله گرفته‌اید، به‌نظرتان سریال می‌تواند رقیبی برای سریال‌های پرمخاطب مثل «پایتخت»، «نون خ» و... باشد؟

باید ببینیم چه اتفاقی می‌افتد. سریال‌هایی را که نام بردید، رقیب نمی‌دانم. این‌ها بزرگ‌ترهای ما و محترم هستند و ما تلاش می‌کنیم بتوانیم راهشان را ادامه دهیم. اگر مردم دوستمان داشتند، ما هم می‌شویم یک مهره خوب که حال مردم را خوب کنیم. اگر دوست نداشتند، باید خودمان را قوی کنیم. من به‌شدت از بودن در این پروژه خوش‌حالم و به‌عنوان یک بازیگر از خروجی کار به‌شدت راضی‌ام. حالا قدم بعدی مردم‌اند. قطعا ما بهترین و عالی نیستیم، چون اگر عالی باشیم، تمام می‌شویم. اما امیدواریم که بتوانیم لحظات خوشی را برای مردم به وجود آوریم، مردمی که چندین سال است دل‌خوشی‌هایشان را از دست داده‌اند و در این سال آخر هم کرونا همه‌چیز را تکمیل کرد. نمی‌شود گفت در چنین وضعیتی می‌توانیم مردم را شاد کنیم، چون الان مردم به چیزهای مهم‌تری نیاز دارند. مردم به اقتصاد و اتفاقات خوب نیاز دارند، اما همین که بتوانیم لحظاتی شاد برایشان فراهم کنیم، به هدفمان رسیده‌ایم.

 

گفت‌وگو با جواد خواجوی، بازیگر سریال «نوروز رنگی» | جواد خواجوی اینستاگرام یا تلویزیون؟

 

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۷:۳۳ - ۱۴۰۰/۰۲/۱۵
0
0
سلام من فیلم نوروز رنگی دیدم و خیلی دوست دارم
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->